اختلال روانی چیست ؟

در نوشته‌ی قبل با مفهوم بهداشت روانی آشنا شدیم. حالا با دونستن اون سه جزء اصلی بهداشت روان، یعنی انجام فعالیت‌های سازنده، داشتن روابط راضی‌کننده، و توانایی انطباق، تغییرکردن و کناراومدن با تنوع‌ها و استرس‌ها می‌تونید بگید اختلال روانی چیه؟

البته بگم که نگران نباشین، قرار نیست یه کلاس درس خسته‌کننده برگزار کنیم، الان جذاب‌تر می‌شه! بذارین از اینجا شروع کنم: مغز یک و نیم کیلویی انسان چند بخش داره: ساقه‌ی مغز فعالیت‌های حیاتی اصلی مثل تنفس و هشیاری و اینها رو تنظیم می‌کنه، سیستم لیمبیک یا مغز هیجانی که از اسمش پیداست مسئول تنظیم هیجانات و عواطف ماست، مخچه عمدتا هماهنگی بین حرکات و تنظیم وضعیت بدن و تعادل اون رو انجام می‌ده، و مخ یا کورتکس که در اصل همون چیزیه که بشر رو از بقیه‌ی گونه‌ها متمایز کرده مسئول کارکردهای عالی ذهن مثل تفکر و اعمال ارادی ماست.

تعریف آخرین نسخه‌ی کتاب مرجع روان‌پزشکی یعنی DSM-5 می‌گه: اختلال روانی یک سندرم یا مجموعه علامته که در اون اختلال عمده‌ای در شناخت، تنظیم هیجانی یا رفتار فرد ایجاد می‌شه و ناشی از وجود مشکلی در پروسه‌های روانشناختی، زیستی و رشدی دخیل در عملکرد ذهنه.

اما این که گفتم به فارسی یعنی چی؟ یعنی یه مشکلاتی توی ژن آدمه هست، یه مشکلاتی هم تو بزرگ‌شدن و رشدش براش پیش میاد، و ترکیبشون می‌شه اختلال روانی. یعنی ژن و محیطش دست‌دردست هم می‌نهن به مهر، و ایشون رو می‌کنن آباد!

در ادامه می‌گه اختلال روانی معمولا با ناراحتی و مشکلات عمده‌ای در عملکردهای مهم فرد مثل نقش‌های اجتماعی و فعالیت تحصیلی و شغلی و ارتباطی همراهه. مثلا ترک تحصیل، فرار از خونه و خودکشی. البته چیزی که ازنظر فرهنگی قابل پذیرش باشه، مثلا یکی در مراسم ختم مادرش فکر کنه روح ایشونو دیده، یا چیزی که قابل انتظار باشه، مثلا دوره‌ی سوگ نرمال بعد از قطع یک رابطه‌ی عاطفی اختلال روانی محسوب نمی‌شه.

آدمایی که اختلال روانی دارن (که به معنی دیوونگی هم نیست)، یک سری علائم رو نشون می‌دن. همین‌جا بگم هرکی این علائم رو نشون داد الزاما مشکل‌دار نیست، همونطور که گفتم باید یک گروه از علائم اصلی رو داشته باشه، برای یه مدتی باقی بمونه، و اختلال عمده‌ای در عملکردش ایجاد کنه تا بشه اسمشو گذاشت اختلال روانی. خلاصه راه نیفتین از فردا روی فک و فامیل و دوستاتون تشخیص بذارین!

افراد مبتلا به انواع اختلالات روانی ممکنه علائم متفاوتی رو در هر سه حیطه‌ی تفکر، تنظیم هیجانی و رفتارها تجربه می‌کنن: فرد مبتلا ممکنه تمرکزش رو از دست بده، حافظه‌ش ضعیف بشه، یا حتی چیزهایی رو با حواس پنجگانه‌ش ادراک کنه که واقعیت ندارن. بعضی‌ها هم باورهای نادرستی پیدا می‌کنن که علیرغم وجود شواهد، هیچ‌رقمه کوتاه نمیان و به هیچ صراطی هم مستقیم نیستن! ممکنه فرد شدیدا مضطرب بشه، مدت طولانی حس و حال هیچ کاری رو نداشته باشه، دوره‌ای از غمگینی و ناامیدی شدید رو تجربه کنه، ممکنه دوست داشته باشه بمیره یا حتی کاری دست خودش بده، شاید خیلی عصبی باشه یا مرتب پرخاش کنه، یا سرخوشی بی‌دلیل، غیرطبیعی و عجیب‌غریبی پیدا کنه. فرد ممکنه خوابش مختل بشه، اشتهاش تغییر کنه، یا اصلا به خودش نرسه.

معمولا در اختلالات روانی هرسه‌ی این حوزه ها هرکدوم به درجاتی درگیر هستن، و تبعات این علائم در زندگی فرد هم به وضوح قابل رویته. مثل مشکلات زناشویی، یا ازدست‌دادن مکرر دوستان. از اختلالات مهم روانی می‌شه به افسردگی، اضطراب، اعتیاد، بیش‌فعالی، مشکلات زناشویی، بیماری دوقطبی، اسکیزوفرنی، آلزایمر و خیلی چیزای دیگه اشاره کرد.

حالا کیا به این اختلالات مبتلا می‌شن؟ روی کاغذ، برای همه ممکنه. شاید برای شما هم اتفاق بیفتد! قاعدتا دو عامل داشتن زمینه‌ی ژنتیک و قرارگرفتن در محیط پراسترس نقش مهمی دارن. در ایران طبق آخرین بررسی کشوری که انجام شده تقریبا یکی از هر چهارنفر در طول عمرش نوعی از اختلال روانی رو تجربه می‌کنه. زیاده؟! نترسین، اکثرا انواع خفیف یا گذرا هستن، ولی باید مهم‌هاشو شناخت، و دونست برای پیشگیری، تشخیص و درمان اونها چه راه‌هایی در دسترسه.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *